نمایش «دو یک به نفع بارسلونا» دو یک به نفع مخاطب است
گزارش روزنامه اتفاقیه از اجرای نمایش «دو یک به نفع بارسلونا» به کارگردانی مهسا غفوریان که این شب ها در تماشاخانه «شمایل» مشهد اجرا می شود.
تئاتر خراسان رضوی، مهسا هاشم آبادی: از خیابان سنابادکه گذر میکردم هیچ گاه بر این تصور نبودم که تماشاخانه ای در آن وجود دارد. این اولین باریست که تماشاخانه شمایل را می بینم. در میان ساختمان های مدرن ومغازهای رنگار نگ درِ سفید کوچکی وجود دارد که درنگاه اول احساس می کنید خانه ای قدیمی است. شاید اگر تجمع مردم جلوی در این خانه قدیمی نبود حتی نمی توانستم پیدایش کنم. ورودی تنگ و کوچک، حیاطی باریک که شما را به بلک باکس شمایل می رساند. فضای تاریک باصندلیهایی پلکانی سالن مملو از جمعیت است. حتی فضای رفت آمد تماشاچیان را علاقمندان به تئاتر پر کرده اند. صحنه تاریک می شود و صدایی فضای صحنه را پُر می کند. زنی وارد صحنه می شود، نور می آید و مجدد گرفته می شود این شروع نمایش «دویک به نفع بارسلونا» است. نمایشی که به یک ماجرای خانوادگی اشاره دارد، یک زوج و فرزندش به همراه یک دوست که رفت و آمد بسیاری با این خانواده دارد و مهمانی که یک شب وارد خانه ژاله وناصر می شود. شاید همه ما با دوستانمان رفت و آمد داشته باشیم وگاهی اثر حضور آنها را در زندگیمان چه خوب وچه بد درک کرده باشیم.
بازیگران منهای صحنه
این داستان اشاره به یک قسمت از یک زندگی دارد؛ کار کاملا رئال است و در یک ساعت و نیمی که شما را مشغول به خود می کند، خستگی یا دلزدگی را حس نمی کنید. چاشنی خنده در متن دیده می شود، هر چند که اصل ماجرا طنز نیست اما دیالوگ ها به گونه ای نوشته شده است که شما را هم مشتاق و هم خندان می کند. طراحی صحنه ساده یکی دیگر از حسن های این اثر است و شما بیشتر هنرنمایی بازیگران را می بینید تا جذب دکور پر زرق برق شوید. نمایش تمام شد و پس از تشویق تماشاچیان و ایستادن آنها به نشان احترام و کف مرتبی که برای عوامل این تئاتر و به ویژه کارگردان نواخته شد با کارگردان این نمایش گفت وگو کردم.
غفوریان در این باره گفت: این نمایش در سال ۹۳ شصت شب اجرای عمومی داشت و رکورد بیشترین اجرای عمومی را در آن زمان از آن خود کرد که تاکنون این رکورد شکسته نشده است. در جشنواره های ملی تا کنون شانزده جایزه به دست آورده و حمیدرضا حافظ شجری بازیگری جشنواره فجر را با این نمایش از آن خود کرد. خاطرات خوبی که نمایش برای من در آن زمان به جا گذاشت و استقبال خوبی که توسط مردم شد این دغدغه را در من ایجاد کرد که کار مجدد باز تولید شود و خوشبختانه با استقبال خوبی هم مواجه شد. در این باز تولید ما جز یک بازیگر خانم تعویض بازیگر دیگری نداشتیم و یکی از نقش های بازیگر خانم را سپیده کلالی در حال حاضر اجرا می¬کند.
ایده اولیه نمایشنامه
ایده نمایشنامه بر می گردد به فضای زندگی و نکات ظریفی که در زندگی جریان دارد و می تواند جریان ساز باشد و به شکلی جریان ساز ی کند که وقتی خودمان در آن قرار گرفتیم متوجه نمی شویم از کجا نشات گرفته است و اینکه آیا مخرب است یا نه؟ آیا این لحظه خوشایندی است یا خوشایند نیست؟ وتبعاتی را به همرا دارد. جزئیات در روابط انسانی است، همیشه برای من قابل تامل بوده وبه آن فکر می کنم واصلا تفکیک زن و مرد برایم مطرح نبوده است وسعی کرده ام جانب داری را کنار بگذارم. تنها اتفاقی که افتاده است این داستان از نگاه ژاله بیان می شود و قصه آن از قصه زندگی واقعی انسان¬های دور برم گرفته شده است و از متن و نمایشنامه خاصی گرفته نشده است.
نوشتن و تجربه سبک های مختلف
فضای رئالیستی فضای جذابی است و من دوست دارم اما این نمایشنامه مربوط به دوسال پیش می شود و فضای ذهنی من در این دو سال تغییر کرده است. باید بگویم نه اینکه فقط بخواهم در فضای رئالیستی متن بنویسم کارهایی که بعد از آن نوشتن کاملا متفاوت است مثل اکسیژن که کار مشترک من ومهدی ضیا چمنی بود و برای جشنواره فجر کار شد فضای کاملا متفاوتی داشت. من دوست دارم در سبک ها و ژانرهای مختلف نمایشنامه بنویسم و نمی خواهم فقط در یک فضا بمانم. جالب است بدانید نمایشنامه «دویک به نفع بار سلونا» اولین کار من بود که به اجرا رفت و موفقیت خوبی بود. از آن زمان تا کنون حدود پنج کار را نوشته ام.
خلق یک اثر
به نظر اگر در مورد وجود نمایشنامه خوب بخواهم بگویم نمی شود گفت وجود ندارد. بنظر من این که متن خوب موجود است یا نه، می شود گفت نسبی است و براساس توانایی سلیقه ودغدغه است. خیلی وقت ها هم یک متن، یک فرد می برد به سمتی که بخواهد کار کند اما درباره خودم باید بگویم نویسندگی برای من بسیار جذاب است و یکی از چیزهایی که ذهن من را خیلی درگیر خودش می کند خلق یک اثر است. به خاطر همین خیلی دغدغه متن ندارم وهمیشه سعی کرده ام بیشتر متنی را کار کنم که خودم آن را نوشته ام اما درکنار این ما نمایشنامه های بسیار بزرگ با چار چوب خوب عالی داریم چه از نویسنده های داخلی وچه خارجی اما چیزی که مهم است این است که وقتی کاری اینقدر بزرگ است به همان میزان کار کردن در آن سخت است و باید پاسخگو نیاز نمایشنامه باشد، اما شاید بتوان گفت نمایشنامه بومی کم است و نیاز است در این زمینه تلاش بیشتری شود.
در مورد تبلیغات کار هم باید بگویم تا به امروز فرصت نشد ما حتی یک بروشور یا پوستر طراحی کنیم و در اختیار مخاطبین خودمان قرار دهیم اما خوشبختانه با همین تبلیغات از طریق فضای مجازی بلیت¬ها تا به امروز پیش فروش شده است هر چند که باید شرایط برای تبلیغ کارهای هنری بیشتر مهیا باشد و متولیان لازم است چاره ای بیندیشند تا تئاتر فضای بهتری برای تبلیغ برایش فراهم باشد و بتواند به خوبی به علاقمندان اطلاع رسانی کند. در نهایت می خواهم بگویم «دویک به نفع بارسلونا» کاری است که از دل برآمده وبر دل مخاطبین نشسته است.