کارگردان پیشکسوت تئاتر مشهد
در تئاتر پیر نشدهام!
به گزارش تئاتر خراسان رضوی، این که یک هنرمند از کجا پیشکسوت میشود و این عنوان چه تأثیری در نگاه به او دارد، اینکه آیا پیشکسوت شدن نوعی کنارهگیری از هنر به شمار میرود یا خیر و اینکه هنرمندان بازنشسته میشوند یا نه؟ همه و همه پرسشهایی است که در مورد هنرمندان در تمام حوزهها موضوعیت مییابد. گفتوگویی داشتیم با رضا حسینی یکی از کارگردانان تئاتر مشهد که تا کنون بیش از ۵۰ نمایش کارگردانی کرده است و آخرین کارش با عنوان «بازگشت در چهارشنبه آخر سال» آبان ماه امسال اجرا شد. او برای ما ویژگیهای تئاتر آیینی را تشریح و تحلیل کرد و در پایان پاسخگوی پرسشهایی بود که شاید خیلی از شاگردانش هم تا کنون نشنیدهاند.
سلام، ابتدا بفرمایید تفکیک تئاتر و نمایش را قبول دارید؟ آیا میشود گفت تئاتر آیینی نداریم و باید از نمایش آیینی نام ببریم؟
این بحث مفصلی است، ریشه تئاتر در همه جوامع آیینها هستند. در جامعه ما هم خاستگاه تئاتر در آیینها و آداب و رسوم مردم قرار دارد. با اینکه تئاتر در کشور ما هنری وارداتی است آیینهای نمایشی ما قرنها قدمت دارند. از سوی دیگر آیینها در گذر زمان دچار تحول و پویایی و به روز شدهاند. به نوعی امروزی شدند و خودهنرمند هم یک نگاه هرمنوتیک به آیین داشته است و آن را در قالب زندگی روزمره خودش جاری کرده است. نگاه هنرمند این است که ما از آیین چه برداشتی داشته باشیم و این برداشت مهم است. به عنوان مثال نگاه فیلمسازان امریکایی به نسبت گذشته تفاوت کرده است و این در همه جا رخ میدهد. آنچه در رجوع به آیین مهم است این است که هنرمند با رجوع به آیین چه چیزی میخواهد.
به نظر شما موضوعات آیینی برای تئاتر محدود کننده هست یا نه؟
به نظرم محدود کننده نیست. مصادیق آن هم وجود دارد مثلاً سریال شب دهم را ببینید. موضوعی آیینی به یک سریال خوب تبدیل میشود. در کنار شب دهم شاید سی تا سریال تلویزیونی دیگر هم ساخته شده بود اما تنها این کار متمایز است و اینجا جایی است که یک مفهوم آیینی به خوبی در یک سریال تلویزیونی دیده میشود و مورد استقبال قرار میگیرد و این به نظرم نشان میدهد که تئاتر آیینی خواسته مردم است و میشود با اشراف بر اصول تئاتر خوب کاری در خور و تأثیرگذار تولید کرد.
چقدر نوآوری در تئاتر آیینی داشتیم و تا چه اندازه از فقدان این نوآوری ضربه خوردیم؟
متأسفانه اصلاً در تئاتر آیینی خوب نبودیم. چه در اصول فقهی و چه در اصول بحثهای روانشناسی و اصول مذهبی همیشه یک اصل مهم است و بر آن اتفاق نظر وجود دارد و آن این است که انسان باید انسان زمان خودش باشد. به روز بودن مهم است و کار سختی است که اندیشهها را به روز نگه داریم و دانش و مطالعه و تحقیق و پژوهش میطلبد. متأسفانه خیلی از دوستانی که در تئاتر آیینی فعالاند در جریان روز نیستند و از دانش تئاتر اطلاع کافی ندارند.
شما باید برای ساخت یک ساختمان دنبال بهترین مصالح و با کیفیتترین وسایل و ابزارها باشید و در تئاتر هم جریان همین گونه است. اگر میخواهیم تئاتر آیین و مذهبی بسازیم باید دنبال جدیدترین تکنیکها باشیم و سعی کنیم نوآوری داشته باشیم. این نوآوری است که با دوری از کلیشهها تئاتر را برای مخاطبان دیدنی و تماشایی میکند.
رضا حسینی را مخاطبان تئاتر میشناسند. این برای شما خوب است که مخاطب شما انتظار دارد تئاتر آیینی تماشا کند؟
اعتقاد دارم که تئاتر خوب باید تئاتری باشد که حرفی برای گفتن داشته باشد. تئاتری که صرف محتوا باشد را اعتقاد ندارم و تئاتری که صرف شکل باشد را هم نمیپسندم. به تئاتری که برای قشر خاصی ساخته شود اعتقاد ندارم و معتقدم مخاطبی که از هر قشری میآید باید بتواند با آن ارتباط بگیرد. به تئاتر بیخاصیت هم اعتقادی ندارم. برخی کارها بیبو و بیرنگ هستند و به درد نمیخورند. تئاتر باید مخاطب را درگیر کند و ایجاد سئوال کند. باید تفکر مخاطبش را به چالش بکشد و نباید آنها را رها کند. تئاتر باید با اعتنا به جامعه ساخته شود پس اگر اجرا شود و ارتباطی با مخاطب خود برقرار نکند هیچ ارزشی ندارد. هنرمند باید از دل جامعه سخن بگوید و موضوعاتش در جامعهای که در آن زندگی میکند تنیده شده باشد.
من دوست دارم که وقتی مخاطب نمایشم روی سکو نشسته است کاری از رضا حسینی ببیند وگرنه دوست ندارم که وقت مخاطبان خودم را بگیرم.
چقدر رضا حسینی مخاطب خود راغافلگیر میکند؟
همواره سعی میکنم تماشاگرم را غافلگیر کنم. تئاتر برای من سرگرمی نیست. متأسفانه خیلیها به تئاتر به عنوان یک سرگرمی نگاه میکنند که به نظرم این آسیب است.
رضا حسینی جوان است در تئاتر مشهد یا پیر شده است؟
تفاوت هنر با سایر عرصههای کاری در این است که آدم در هنر هر چه سنش بیشتر میشود به پختگی کامل میرسد و شما میبینید که برای هنر مرز پیری وجود ندارد. اگر هنرمند سعی کند همواره به روز باشد همیشه جوان و موثر میماند. عرصه تئاتر عرصه توانمندیهای جسمی نیست که در آن نیاز باشد شما جوان باشی؛ کشتی نیست که قدرت بازوانت را لازم داشته باشد. این عرصه اندیشه ورزی است و اندیشه باید همواره تکامل یابد. ممکن است یک کارگردان در سن بالا توان کارگردانی را از دست دهد اما این ذهن هنرمند است که وقتی جوان است هیچگاه پیر نمیشود.
شما در بین دو نسل از هنرمندان هستید؛ به نظر خودتان در تئاتر مشهد کجا ایستادهاید؟ و ایستادن اینجا چه دشواریهایی دارد؟
همانور که اشاره کردید من بین دو نسل تئاتر مشهدم؛ ابتدا پیشکسوتان قدیمی و سپس نسل جوان امروز؛ همواره به کار خودم اعتقاد داشتم و کار خودم را میکردم. درست است که در جریان تئاتر مشهد هستم اما به فضای تئاتر مشهد کاری ندارم. اگر شش ماه از تئاتر دور باشم احساس میکنم بیمار شدهام. من برای این کار ساخته شدهام و در هر فضا و شرایطی کاری که بلد هستم انجام میدهم. در شرایطی که گیشه پولی نداشت تولید داشتم و تا امروز ماندهام. برایم مهم بود که تئاتر کار کنم، هنرجو تربیت کنم و کار پژوهشی در این زمینه انجام دهم.
منبع: نوید موسوی، روزنامه اتفاقیه