در حال بارگذاری ...

مهاجرت هنرمندان گاه فرار از بی مهری هاست

گفتگوی با جواد اشکذری، منتقد، نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر
سرور هادیان: جواد اشکذری متولد ۱۳۵۳ درمشهد است. او کار تئاتر را در۹ سالگی با شرکت در کلاس های آموزش تئاتر کانون پرورشی و فکری آغاز کرد اما به قول خودش به صورت حرفه ای این هنر را از سال ۷۵ به آن پرداخت. حالا سالهاست که از این روزها می گذرد و مدت هاست جامعه هنری او را به عنوان نویسنده، کارگردان و منتقد تاترمی شناسند. جواد اشکذری در سی و چهارمین جشنواره بین المللی تئاتر به عنوان نویسنده و کارگردان با نمایش «شرم و دغدغه» حضور داشت و که با این اثر خوش درخشید و او نیز به عنوان جزو چهار کاندیدای نویسنده فجر معرفی شد. در ادامه گفت و گو با این هنرمند شهرمان را با هم می خوانیم:
به اعتقاد شما مهمترین عنصر موفقیت یک نمایش چیست؟
به نظر من مهمترین عنصر و عامل موفقیت یک اثر تئاتری، نمایشنامه است. بستر و شرایطی که یک اثر را به موفقیت می رساند یک متن خوب و با محتوای بروز بودن آنست. خراسان از گذشته های دور مهد درام نویسی بوده است و حتی می توانیم قطب دوم شدن مشهد در کشور را هم مدیون پیشینه خوب درام نویسی شهرمان بدانیم. از طرفی ما از معدود شهرهایی هستیم که از متون بومی استفاده می کنیم. اگرچه متاسفانه چند سالی است که در این عرصه افت کردیم و گاهی هم حتی به تکرار رسیده ایم. البته هنوز هم در بحث نمایشنامه، مشهد قوی تر از سایر شهرهای استان خراسان است.
علت خوب پتانسیل نمایشنامه نویسی در شهرمان را در چه می بینید؟
به اعتقاد من مشهد دارای پتانسیلی است که در حوزه مباحث اجتماعی، فرهنگی، هنر و ادب زمینه های محتوایی زیادی دارد که می تواند دستمایه خوبی برای درام نویسان باشد اگرچه در برخی موارد هنوز به خوبی از آن استفاده نمی شود. لذا شاید در شرایط اجتماعی حاکم در شهر مشهد کمتر استفاده شده است. این متونی هم که نوشته شده است گاها سوژه های جذابی نیستند، چون براساس تخیل نویسنده شکل می گیرد و دور از فضای روز اجتماع است.
با توجه به پیشینه غنی این استان در بحث نمایشنامه نویسی براستی چرا هنوز تشکل یا کانون و بانک اطلاعاتی درخصوص نویسندگان این هنروجود ندارد؟
نمایشنامه نویسان زیادی داریم اما متاسفانه کانون یا تشکل خاصی برای آن ها وجود ندارد. حتی نمایشنامه نویسان امروزین ما مثل گذشته پاتوقی ندارند. من خودم اولین شورای نمایشنامه نویسی را در سال ۸۶ در حوزه هنری تشکیل دادم که به چند دوره ادامه یافت که ماحصل آن انتشار بیش از ۲۰ نمایشنامه بود. به نظر من تنوع سبک نوشتاری مشهد خوب است اما جایی که درام نویسان کنار هم قرار دارند و بتوانند باهم همفکری کنند و ایده هایشان را مطرح کنند در حال حاضر وجود ندارد. یک بانک نمایشنامه نویسی باید ایجاد شود تا نمایشنامه ها در قفسه نمایشنامه نویسان خاک نخورد.
البته قرار بود انجمن نمایش استان به کمک سایت مشهد تئاتر این آثار را منتشر کند که تا این زمان انجام نگرفته است. اگر این اتفاق بیفتد و اعتماد نویسنده جلب شود اتفاق بسیار خوبی است که کارگردانان به این بانک مراجه کنند و از نمایش های بومی برای کار استفاده کنند. یک مشکل نمایشنامه نویسان اینست که نگران متن های اورجینال خود هستند که بخواهند آن را تحویل دهند را. زیرا هرکسی به عنوان کارگردان امکان آن که آن را بردارد و تغییراتی دهد و شکلش را عوض خیلی کند وجود دارد و بهرحال باید تمهیداتی برای این مباحث هم اندیشید تا این تشکل آنقدر قوی باشد که این مشکل پیش نیاید در صورت بروز مشکل امکان پیگیری حقوقی و قانونی وجود داشته باشد و از طرفی نمایشنامه نویس به حق و حقوقش هم برسد. اما متاسفانه در حال حاضر همین که نویسنده، متنش کار شود راضی است! نویسنده باید در بحث کیفیت کارش هم حرفه ای باشد. خوب بنویسد و درآمد داشته باشد اما متاسفانه امروزه بسیاری از نویسندگان کمتر به صورت حرفه ای فعالیت می کنند و به شغل دوم و سوم روی آوردند.
برای هرچه بهتر شدن فضای نمایشنامه نویشی شهرمان در فضای موجود چه پیشنهادی می دهید؟
یکی از راه های دیده شدن نمایشنامه نشر کتاب است که متاسفانه در بحث نشر کتاب خیلی با وضعیت اسفناکی مواجه ایم. اگر نهادهایی مثل حوزه هنری و یا آستان قدس رضوی حمایت نکند امکان چاپش نیست اما ریتم انتشار کتاب نمایشنامه ها خیلی کند است. شوراهایی توسط نهادهایی مثل موسسه آفرینش های آستان قدس و حوزه هنری تشکیل می دهند در چاپ و نشر متون نمایشی بسیار موثر بودند و خوب عمل کردند که باز هم باید هرسال صورت گیرد.
به اعتقاد من نوشتن نمایشنامه صورت شورایی راه حل مناسبی است برای تولید انبوه و با کیفیت نمایشنامه. از طرفی قبلا در مسابقات نمایشنامه نویسی در قالب ها ی مختلف نمایشی ما با انبوهی متن تولیدی مواجه بودیم که چاپ آن ها می توانست تا مدت ها خوراک خوبی برای گروه های تئاتری باشد. اما متاسفانه نمایشنامه نویسی مهجور مانده است. اگر یک بازیگر در یک جشنواره معمولی از او تقدیر شود کلی سرو صدا برپا می شود اما این موضوع برای نویسنده یک اثر نمایشی کمتر اتفاق می افتد.
برای رفع این مشکلات چه تمهیداتی می توان اندیشید؟
یک معضل دیگر در شهر ما اینست که نمایشنامه نویسی هم باندی شده است. گاه برخی افراد بایکوت می شوند، برخی مطرح می شوند. از طرفی خیلی جالب است در شهر خودمان با ما غریبند اما در واقع ا هنرمندان دیگر شهرها ما را بیشتر می شناسند و قبول دارند. شاید هم به نوعی حسن محسوب می شود و باعث می شود ما بیشتر در کشور شناخته شویم . در جشنواره فجرسال ۹۴ من جزو ۴ نویسنده برتر کاندید شدم اما گویا قرار نیست یک نمایشنامه نویس دیده شود.
من و گروهم برای به صحنه بردن نمایش «شرم و دغدغه» خیلی زحمت کشیدم ولی با بدترین برخوردها مواجه شدیم در صورتی که همزمان سه اثر دیگر من در کشور کار شد و تعدادی از آثارم منتشر شد. بزودی مجموعه نمایشنامه هایم توسط یک ناشر سرشناس در تهران چاپ می شود. همچنین نمایشنامه «شرم و دغدغه» توسط حوزه هنری خراسان در حال چاپ است. ولی با همه این ها چون عضو گروه و باندی نیستم در شهرم احساس غربت می کنم.
متاسفانه مدت هاست با موضوع مهاجرت بسیاری از هنرمندان تئاتر شهرمان مواجه ایم، دراین باره چه نظری دارید؟
دقیقا، ما الان تعدادی از هنرمندان تئاتر را می بینیم که از مشهد خداحافظی می کنند، عده ای مهاجرت می کنند، عده ای در غربت می میرند ولی آثار همین نویسنده های مشهدی در بهترین جشنواره ها ی کشور از شهرها ی دیگر یا در خود پایتخت کار می شود و می درخشد. متاسفانه همین برخوردهاست که گاهی مرا و مانند مرا نیز به فکر مهاجرت وا می دارد، همین بی مهری هاست. اگرچه پدیده مهاجرت در کل بد نیست اما فرار از بی مهری ها آزار دهنده است. برخی لز هنرمندان مشهد مهاجرت نمی کنند بلکه خودمان را گول نزنیم آن ها فرار می کنند. گاهی اوقات زحمت یک عده به نام یک عده ای خاص دیگر مصادره می شود و این خوب نیست. هرحال ما در استبداد فکری بهتر فکر می کنیم. گاهی استفاده از ابزارهای قهری، فرد ر ا منزوی می کند و متاسفانه برخی هم در همین فضا شعار دلسوزی می دهند! اما به اعتقاد من دلسوز نیستند در غیر اینصورت از رقابت نمی ترسیدند.
…و در نهایت حرف آخر!
بهر حال ما تئاتر کار می کنیم که انسانیت را رواج دهیم و در واقع رسالت تئاتر اخلاق مداری است اما متاسفانه گاهی شاهد رفتارهای ناشایست و زیر سوال بردن تمام تلاش ها و زحمات دیگران هستیم. متاسفانه شعار تشکیل خانواده بزرگ تئاتر مشهد را سر می دهیم ولی هیچ گاه به شکل و شمایل یک خانواده نیستیم.
منبع: روزنامه قدس

 




نظرات کاربران