در حال بارگذاری ...
...

یک درمان متفاوت برای بیماران در مشهد

یک درمان متفاوت برای بیماران در مشهد

گزارشی از فعالیت های گروه تئاتر باران مشهد و بازتاب آن ها در رسانه های کشور
«وقتی یکی از دوستانم قطع نخاع شد، پای من هم باز شد به مراکز نگهداری معلولان. آنجا بود که دیدم معلولان چه قابلیت‌ها و استعدادهایی دارند و از آن همه استعداد هیچ استفاده‌ای نمی‌شود. لااقل برای بهبود وضعیت خود معلول. آنها انسان‌هایی هستند که می‌توانند مولد باشند اما در اثر غفلت و احیانا ترحم بی‌جا به مصرف‌کننده صرف تبدیل می‌شوند یا تا زمان مرگ اسیر تخت می‌مانند. همان موقع متوجه شدم که می‌توان با افرادی با محدودیت‌های حرکتی هم کار کرد. با یکی از مراکز مشهد ارتباط برقرار کردم و به مدت یک‌سال پیگیر بودم که به طور رایگان با افراد مرکز کار کنم اما اجازه ندادند. بعد با مرکز دیگری شروع به کار کردم که از دل آن گروه تئاتر درمانی باران متولد شد.»
به گزارش تئاتر مشهد به نقل از روزنامه «ایران»، حمید کیانیان، بازیگر مشهدی تئاتر را در دفتر باران می‌بینم؛ بنیانگذار گروه تئاتردرمانی «باران» در مشهد که به تازگی توانسته‌اند ابوالفضل موسوی، بیمار مبتلا به فلج مغزی را به زندگی عادی برگردانند، طوری که او برای همیشه با ویلچر خداحافظی کند. البته این تنها مورد از درمانگری هنری این گروه نیست. خودش می‌گوید: «خوشبختانه این گروه توانست دختر ۲۴ ساله‌ای را که به طور کامل فلج بود، به زندگی برگرداند طوری که با کمک ویلچر راه برود. او حالا ترم دوم دانشگاه است. تئاتر درمانی تقریباً روی تمام بچه‌هایی که با ما کار کرده‌اند این تأثیر را داشته که بدون قرص و دارو حرکت کنند.»
او که تجربه کار با زندانیان و کودکان بزهکار را هم در کارنامه خود دارد، در تعریف تئاتر درمانی می‌گوید: «تئاتر درمانی در اصل شیوه‌ای است که در آن با کمک نمایش، مشکلات روحی و روانی انسان‌ها بخصوص معلولان جسمی حرکتی را درمان می‌کنند. این کاری است که در دنیا به صورت آکادمیک انجام می‌شود و در دانشگاه تا دوره دکتری ادامه دارد ولی در ایران ناشناخته است و دوستان اندکی از جمله دکتر امرایی این زحمت را می‌کشند که البته مخصوص معلولان جسمی و حرکتی نیست. کار اصلی ایشان ترجمه است و بعد از جنگ برای جانبازان کارهایی در این زمینه انجام داده‌اند. همچنین خانم چیستا یثربی که تجربه‌هایی در این زمینه دارند. اما در کل این حرکت‌های کوچک هم پیگیری نشده و متأسفانه از بین رفته. بهزیستی و ارگان‌های مربوطه هم پیگیری نکرده‌اند.»
زندگی و نمایش
کیانیان اعتقاد دارد تئاتر یک زندگی بدون بازخورد است. به این معنا که اگر کسی در زندگی معمولی کاری انجام دهد بازخورد آن را هم خواهد دید و مورد قضاوت قرار خواهد گرفت که این قضاوت در مورد معلولان چند برابر است: «ما آنها را به صحنه می‌آوریم و اعتماد به نفس از دست رفته‌شان را برمی‌گردانیم. وقتی معلولی به عنوان یک بازیگر روی صحنه حاضر می‌شود و جمعیتی در برابر او بلند می‌شوند و او را تشویق می‌کنند اعتماد به نفسش دوباره بر می‌گردد. داستان‌ها یا مستنداتی تاریخی از چنین فعالیت‌هایی در گذشته هم هست. بویژه در مورد ابن سینا که می‌گویند فعالیتی شبیه تئاتر درمانی انجام می‌داده.»
قاعدتاً تئاتر درمانی به عنوان یک روش علمی برای پالایش ذهن و روان و بهبود حرکت در دنیا شناخته شده است اما آیا در ایران هم بر پایه اصول این علم و هنر عمل می‌شود یا نه؟ کیانیان در این باره می‌گوید: «متأسفانه در ایران، روش آکادمیک و دانشگاهی وجود ندارد. چیزهایی که ما در ایران داریم تلفیق علم روانشناسی و علم تئاتر است که این‌ها را هم از طریق تجربه و مطالعه به دست آورده‌ایم. البته نتایج به‌دست آمده نشان می‌دهد که کار بسیار موفق بوده است.»
افراد وقتی روی صحنه با موقعیتی بدون قضاوت رو به رو می‌شوند، خود را در نقش رها می‌کنند و یک زندگی بدون بازخورد منفی را از سر می‌گذرانند. آنها برای شناخت از نقش خود مثلاً نقش یک آدم خجالتی یا دارای یک نقص جسمی باید در مورد آن شخصیت مطالعه کنند، فکر کنند، بپرسند و در نهایت بازی کنند و مورد تشویق قرار ‌گیرند.
ملیحه همایونی سه سالی هست که وارد گروه باران شده و توانسته جلوی پیشروی بیماری‌اش را بگیرد. او می‌گوید: «نخستین کارم تئاتر «پرنده و فیل» بود که در واقع جایگزین یکی از بچه‌ها شدم و در جشنواره کویر یزد روی صحنه رفتم. بعد از آن در بعضی از میان‌پرده‌ها بازی کردم. آقای کیانیان خیلی به ما کمک کردند تا نقش‌هایمان را درک کنیم و به بهترین نحو انجام دهیم. از طریق یکی از دوستانم بود که با مؤسسه آشنا شدم.مشکل من ضعف عضلانی پیشرونده است که تئاتر جلوی پیشروی آن را گرفته است.»
مریم شمس نیز دو سالی هست که با این گروه کار می‌کند: «با میان‌پرده شروع کردم و در «پرنده و فیل» جایگزین بازیگر قبلی شدم. این کار اعتماد به نفس من را بالا برد. از زمانی که وارد صحنه شده‌ام، تماس بیشتری با جامعه دارم و حالا عصاهایم را پذیرفته‌ام. تا قبل از این عصاها را چیز زائدی می‌دانستم. من دوست داشتم وارد این گروه شوم و آخرین بار هم تئاتر آنها را در سالن مصلی‌نژاد دیده بودم و دلم می‌خواست من هم بازی کنم اما پیگیر نشدم. بعد هم که با گروه بیشتر آشنا شدم و چند باری با آقای کیانیان صحبت کردم، اعتماد به نفس بیشتری پیدا کردم و حالا هم خوشحالم که با باران کار می‌کنم.»
در واقع یکی از کارکردهای تئاتر درمانی پذیرش جسم با هر نقصی و کنار آمدن با آن است. در مواردی شخص، معلولیت مادرزادی دارد و تا حدود زیادی نمی‌توان برای معلولیت او کاری انجام داد اما همین که فرد جسم خود را می‌پذیرد، بسیاری از استعدادهای او هم شکوفا می‌شود. هرچند در مواردی وضع او بهبود نیز پیدا می‌کند. چراکه بخش مهمی از نقص، به برخورد خانواده با فرد معلول برمی‌گردد. کیانیان می‌گوید: «خانواده از سر دلسوزی تمام کارهای یک معلول را انجام می‌دهد اما او وقتی وارد جامعه می‌شود، می‌بیند چندان هم خبری از این سرویس‌ها نیست و به پیله تاریک و تنهایی خود برمی‌گردد. درواقع معلول در جریان سرویس دادن خانواده دچار معلولیت مضاعف می‌شود که این‌ها را می‌شود با تئاتردرمانی درست کرد.»
زهرا باباجانی که سابقه همکاری او هم با گروه باران به ۲ سال می‌رسد درباره تأثیر تئاتر روی خودش می‌گوید: «از وقتی عضو گروه شدم، اعتماد به نفسم بالا رفته. قبل از این حتی تنها بیرون نمی‌رفتم، از نگاه‌های مردم خجالت می‌کشیدم. اما تئاتر کمک کرد تا در جامعه زندگی کنم.»
ریحانه دشتکی، یکی از قدیمی‌ترین اعضای گروه است. یعنی ۸ سال سابقه دارد. درست همزمان با تأسیس «باران» او کارش را از بازی در «پرنده و فیل» شروع کرد: «من توانستم با جامعه و حتی خانواده، رابطه‌ام را بیشتر و بهتر کنم. با توانایی‌های خودم بیشتر آشنا شدم. معلولیت خودم را پذیرفته بودم اما نمی‌توانستم به توانایی‌هایم دست پیدا کنم. فکر می‌کردم دیگر همین است که هست و جایی برای پیشرفت نمی‌دیدم. الان تنیس روی میز را حرفه‌ای کار می‌کنم و دانشجوی حسابداری هم هستم.
زندگی در باران
گروه باران ۸ سال پیش با نمایش «پرنده و فیل» نوشته داوود کیانیان و کارگردانی حمید کیانیان آغاز به کار کرد و در ادامه توانست این نمایش را در ۲۱ شهر به روی صحنه ببرد. «کیانیان»ها گویا همگی اهل هنر هستند. رضا، بازیگر شاخص سینما به تهران آمده است اما داوود و حمید در مشهد مانده‌اند. حمید کیانیان، سرپرست گروه «باران» از سختی سفر معلولان به شهرهای مختلف می‌گوید: «به معلولان بیمه کار و مسئولیت تعلق نمی‌گیرد. از این گذشته برای حمل و نقل، محل اسکان، بهداشت و خدمات پزشکی هم همواره مشکلاتی وجود دارد. با این همه مردم استقبال خوبی داشتند و حدود ۱۰ هزار نفر از نخستین کار ما دیدن کردند. این اجراها روی فرهنگ مردم هم تأثیر خوبی داشته و تا حدودی نگاه‌ها را تغییر داده است. وقتی نمایش ما اجرا می‌شود کسی دیگر یک معلول را روی صحنه نمی‌بیند. بلکه هنرمندی با قابلیت‌های خودش را می‌بیند. بعد از تئاتر است که هنرپیشه‌ها با عصا و ویلچر روی صحنه برمی‌گردند یا خودشان را روی زمین می‌کشند.»
گروه باران از طریق اجرا و فروش بلیت، تا کنون روی پای خود ایستاده و به حمایت‌های مالی افراد و نهادها وابسته نبوده است. کیانیان می‌گوید: «بهزیستی استان خراسان در نامه‌نگاری به ارگان‌های دیگر برای برخی از هماهنگی‌ها، همواره از ما حمایت کرده است. آنها بودجه‌ای برای حمایت از برنامه‌هایی مثل برنامه‌های ما ندارند و تاکنون هم حمایت مالی نداشته‌اند. ضمن اینکه خیلی از مراکز و نهادهای دیگر در همین حد هم از ما پشتیبانی نکرده‌اند و گاه مانع‌تراشی هم کرده‌اند. گاهی برای اجرا به شهر دیگری می‌رویم و بچه‌ها انتظار دارند لااقل مسئولی از آن شهر به دیدن نمایش بیاید که حتی این اتفاق ساده و بی‌هزینه هم نمی‌افتد. در یکی از شهرها به ما اجازه نمی‌دادند بلیت بفروشیم؛ می‌گفتند مگر آدم معلول بلیت می‌فروشد یا مگر آدم معلول نمایش بازی می‌کند؟ مجبور شدیم از مسئولان بالاتر کمک بگیریم و مشکل را حل کنیم.»
برگزاری سمینارهای علمی و سخنرانی اعضای گروه، آموزش صنایع دستی و تفریح و ایرانگردی در کنار تئاتر از جمله کارهای دیگر گروه «باران» است. این گروه امسال در رکوردی باورنکردنی به «قلعه رودخان» فومن صعود کرد و با بالا رفتن از هزار پله پای در قلعه گذاشت.
تا یادم نرفته بگویم که گاهی هنرمندان تئاتر مخصوصاً تئاتری‌های تهران که رابطه خوبی با این گروه دارند، برای سفر به شهرستان‌ها از گروه حمایت مالی می‌کنند یا به آنها پول قرض می‌دهند تا بعد از اجرای نمایش یا فروش صنایع دستی‌شان مبلغ را برگردانند. تئاتری‌های تهران برای نوشتن نمایشنامه‌ها نیز به آنها کمک می‌کنند.