«شرم و دغدغه» رویکردی هنرمندانه دارد
سیدجواد اشکذری در انتخاب متن و موضوع نمایش ˝شرم و دغدغه˝ رویکردی هنرمندانه داشته است.در تئاتر و سینما استفاده ازحوادث و سوژههای مستند بسیار رایج است و نشانگر ابتکار ذهنی نویسنده است و به طور همزمان مسئولیت انسانی او را هم نشان میدهد.
البته این رویکرد و اقدام هنرمندانه شرایط و الزاماتی را طلب میکند که تعریف مستندگونگی تئاتری یا سینمائی را “تعریفی خاص” جلوه میدهد؛ این به آن دلیل است که اساسا این دو مدیوم هنری نوع کارکردها و کاربردها و الزامات هنری و مدیومی خود را نیز در چگونگی نشان دادن موضوع، حوادث و موقعیتهای مستند دخالت میدهند وگرنه روایت یا نشان دادن چیزی که اتفاق افتاده برای تئاتر و سینما وجاهت زیبائی شناختی هنری ندارد و روزنامهها و دیگر رسانهها چنین موضوعاتی را به شکل مطلوب خود مینویسند و به توصیف درمیآورند. مدیومهای تئاتر و سینما فقط در صورتی یک رویداد مستند را بسیار جذابتر و قابل قبولتر جلوه میدهند که رویکردی “تحلیلی” ، “تأویلی” و چنانچه لازم باشد نگاه “آسیبشناسانهای” به موضوع داشته باشند.
در نمایش “شرم و دغدغه ” به نویسندگی، طراحی و کارگردانی سید جواد اشکذری که روز هفتم بهمن ماه در سالن مولوی اجرا شد، نویسنده یا همان کارگردان، موضوعش را بر اساس یک رویداد مستند و واقعی انتخاب کرده و در قالب یک متن اجرایی برای نمایشدهی بر روی صحنه طراحی نموده است.
در اجرای این نمایش، اولین چیزی که جلب توجه میکند، طراحی نمایشی و شُسته ُرفته صحنه است که ثابت میکند کارگردان همه تأکیداتش را به انعکاسدهی موضوع اختصاص داده و از دکور و شلوغی زیاد اجتناب ورزیده است. در این صحنه نسبتا خلوت فقط یک میز هست که قابلیت تقسیم به میزهای کوچکتری را دارد؛ در نتیجه، انعطاف لازم برای کاربردی و کارکردی شدن طرح نمایشی اجرا، و ضمنا فضای لازم برای بازی و مانور بازیگران فراهم شده است. اما انعکاسدهی تصاویر “ویدیو پروجکشن” بر روی سطح افقی میز، آن را به شکل یک تلویزیون روشن، واژگون و روبه سقف سالن درآورده است. به همین دلیل تصاویرش کاربری دراماتیک ندارند و عملا چیزهایی از محتوای نمایش کم و حذف نموده است.
محتوای نمایش”شرم و دغدغه” صرفا “گزارهای” کردن حادثه و اطلاعرسانی به زبان صحنه است و سید جواد اشکذری به شروط الزامی که قبلا به آن اشاره شد، توجه نکرده است؛ یعنی اجرای مورد نظر تحلیلی یا تأویلی نیست. در نمایش برای کشتن تعدادی از افراد خانواده توسط یکی از پسران، علتهای قانعکننده و باورپذیری ارائه نشده و تماشاگر فقط از واقعه و فاجعه با خبر میشود؛ اما واقعیت آن است که سید جواد اشکذری در زمینه دیالوگنویسی و طراحی بیرونی موضوع تاحدی موفق است: “یه دردهایی هست که همیشه رو دلت سنگینی میکنه، این دردها را نمیشه به هیچکس گفت”، “میخوام این قدر بخوابم که وقتی بیدار شوم، ببینم همه چیز تغییر کرده”، “میخوام تا آخر عمرم منتظر بمونم”، “حالا میفهمم فاصله خوشبختی و بدبختی چه قدر کمه”، “اگه تو کمی شرم داشتی، من این قدر دغدغه نداشتم”، “دوری و دوستی، دوری و دشمنی” و …
در نمایش “شرم و دغدغه” به نویسندگی، طراحی و کارگردانی سید جواد اشکذری موضوع با بیان یک راوی گزارشگر فصلبندی و بخشبندی شده و این نکته اجرا را آسانتر نموده و جلوههای نمایشی صحنه عملا موجز و طراحی شده از کار درآمدهاند. اشکذری در رابطه با اجرا و مخصوصا در طراحی صحنه و میزانسندهی بازیگران موفق است. بازیگران هم بازیهای خوبی ارائه میدهند. فقط یک ضعف اساسی در اجرا برجسته شده است؛ بازیگران بسیار آهسته حرف میزنند و بزرگی سالن و فاصله خود با تماشاگران را در عمل از یاد میبرند؛ در نتیجه، اکثر تماشاگران دیالوگها را خوب نمیشنوند و کاملا درنمییابند و نمایش برایشان گنگ و بیسرانجام به نظر میرسد. برای رفع این عارضه باید سالن کوچکتری انتخاب میشد و یا بازیگران از قواعدی که در تئاتر برای این کار وجود دارد استفاده میکردند؛ در نمایش، اگر منظور از آهسته حرف زدن ذهنیت و ترفندی صرفا صوری، ظاهری و رفتاری نباشد، حتما باید تماشاگر آنچه را که بر زبان بازیگران جاری میشود بشنود ، زیرا جزو دراماتورژی اجراست.
سیدجواد اشکذری در انتخاب متن و موضوع، رویکردی هنرمندانه داشته است، اما متن به دلیل تحلیلی نشدنش ضعفهائی دارد. در عوض، اجرای نمایش در رابطه با میزانسندهی، کارگردانی و طراحی نسبتا خوب و قابل تأمل و حتی در جاهایی که بازیگران با هم حرف میزنند، ولی رو به سوی دیگری دارند، تأویل آمیزهم است. بازی بازیگران زیباست و متناسب با اقتضائات اجرا، مقبولیت نمایشی پیدا کرده و کاربری نورها، نور موضعی و نیز همراهی موسیقی با اجرا، جملگی حساب شده و هماهنگ ازکار درآمده است.
منتقد: حسن پارسائی