در حال بارگذاری ...
...

گزارشی از ارابه تاریکی

پردیس تئاتر مستقل مشهد میزبان «ارابه‌ی تاریکی» شد

گزارشی از ارابه تاریکی

پردیس تئاتر مستقل مشهد میزبان «ارابه‌ی تاریکی» شد

پرفورمنس ارابه تاریکی به کارگردانی احسان فورجانی و تهیه کنندگی پیمان تیموری، نمایشی که بعد از انتظاری طولانی، برای هنرمندان و هنردوستان؛ از تاریخ ۳۰شهریور ماه روی صحنه پردیس تئاتر مشهد می‌رود.

صندلی ها در روزهای سختی که تئاتر مشهد سپری کرد، طعم تلخ انتظار را چشیده اند. حال، سالن از تماشاچیانی پر میشد که امید بسته اند؛ تئاتر مرهمی شود بر زخم های کهنه و تازه شان.
دیگر هیچ صندلی خالی نیست.

ساعت ۳۰ : ۲۰ را نشان میدهد و اجرا آغاز شده :

موسیقی آشنا و نوری که بر صحنه حاکم است تجلی دردها، امید ها، ترس ها و احساسات تماشاچیان است.  لحظه ای، نمایش بیانگر است که شاید زندگی اتفاق پوچی بیش نیست؛ درست همان لحظه یادآور میشود که باز متولد خواهی شد.  در صحنه میگریند، میترسند و ما اندوهگین میشویم؛ ناگهان نور آرام میشود و صدای خنده هایشان را میشنویم و ما نیز میخندیم. آنها هر یک در دنیای خودشان هستند، یک جا جنگ است، جایی دیگر آدمها عشق میورزند. و ما روی صندلی هایمان به تماشای دنیاهای در تضاد.

نمایش به اتمام میرسد. ما همه، هیجانات عجیبی داریم.

سالن همهمه است، بازیگران میخندند. یکی شان پای چپش درد میکند.

 احسان فورجانی گوشه ی سالن ایستاده و لبخند دارد، من هم کنار او می ایستم و میخندم.

آقای فورجانی، از ارابه تاریکی برایمان بگویید:

<<در شروع نمایش، شاهد شکل گیری جنین قبل از تولد هستیم و دمیدن روح در آدمی. ما از دنیایی آمده ایم که از تضاد ها پر شده و این بین، یک نقطه اتصال وجود دارد و تعادل میسازد( ما در نمایشمان اسمش را گذاشته ایم خدا )

جنین پرورش می یابد، احساسات آمیخته میشوند، غم_ شادی_ عشق_ نفرت این میان، شاهد تقابل و جنگ بین اینها هستیم، اما همان نقطه اتصال فرایند را کنترل کرده و جنین به رشد میرسد. در انتها، پا به دنیای مادی میگذارد.
تا تضاد نباشد چیزی شکل نخواهد گرفت. در گریم بازیگران مان هم تضاد ها دیده میشود.  نور و موسیقی همین طور است. به تماشاچی ها نگاه کنید؛ هر یک موسیقی و نوری دارد که با آن یکی در تضاد است. آنها خالق و روایت گر قصه ی ما هستند. ما قصه را با تماشاچی گذاشته ایم، او خود هر چه بخواهد میتواند بسازد. بازیگرها، آینه ی تمام نمای هر یک از تماشاچیان هستند.

در رابطه با مخاطب من معتقدم، او هوشیار و نابغه است. به همین علت از قالب مفهوم در معنا استفاده کرده ایم.
در رابطه با فرایند آماده سازی بچه ها و تمرین ها باید بگویم؛ ما به جایی وصل نبودیم و پشتیبانی هم نداشتیم. روزهای سختی بود؛ حالا همان شد که میخواستیم. ما انتظاری نداریم، فقط بگذارند کار خودمان را بکنیم.<<
 

اسپیکر هنوز روشن بود، دیگر نوبتی هم باشد، نوبت آقای جعفریان است

) طراح نور )

آقای جعفریان، از نورپردازی برایمان حرف بزنید :
<<نورپردازی باید به گونه ای باشد، که اگر بازیگر از آن گرفته شد، نمایشی برای تماشاچی شود و با او حرف بزند. من فکر میکنم موفق عمل کرده ام.
ارابه تاریکی برایمان تجربه ی خوبی بود. پرفورمنس را مخاطب دوست دارد.<<

 

با تعدادی از بازیگران ارابه تاریکی از قبل ها آشنا بودم، همه شان هم جوانند و هم تلاشگر. حرف هایشان را میشنوم، کمی خستگی توی صدایشان بود :
<<تمریناتمان هم‌ سخت بود، هم لذت بخش. در کنار آقای فورجانی چیزهای زیادی آموختیم. او موسیقی هم میداند.
و حالا درونمان، جز عشق چیزی نیست. حمایتمان کنید و دوستمان بدارید؛ ما مظلومیم، تئاتر بی پناه است.<<


گروه نوازندگان از صحنه خارج میشوند، آنها هنوز برایم صحبت نکرده اند :
<< اجرا ساختمانی بود که ستونش را موسیقی تشکیل میداد. این دو، موسیقی و تئاتر در کنار هم زیبا هستند. هر جایی که هنرها کنارِ هم باشند؛ اثر خلق شده زیباتر خواهد بود.<<

اسپیکر را خاموش میکنم، سالن کسی نیست، من تنها هستم.

یکم مهرماه

 ساعت ۳۲ : ۱۲
شما برای تهیه ی بلیط و تماشای نمایش میتوانید به سایت gishot. ir  مراجعه کنید.