در حال بارگذاری ...
خوانشی از نمایش «ما داریم از این خونه می ریم»

پدری که نامش را باخت

با خانه ای که متجاوزمان در آن زندگی می کند چه باید کرد؟ با خانه ای که خصم ما برای ما بنیان گذاشته؟ زندگی در قتلگاه برای مقتول چگونه خواهد بود؟ تکلیف ما با خانه ای که بیشتر از سر پناه، آوار بر سر است چیست؟

به گزارش تئاتر خراسان رضوی- مسیحا ابوعلی؛ با خانه ای که متجاوزمان در آن زندگی می کند چه باید کرد؟ با خانه ای که خصم ما برای ما بنیان گذاشته؟ زندگی در قتلگاه برای مقتول چگونه خواهد بود؟ تکلیف ما با خانه ای که بیشتر از سر پناه، آوار بر سر است چیست؟ نمایش « ما داریم از این خونه می ریم » اعلام موضعی ست قاطع در برابر ادبیات هجوم و تجاوز. این نمایش قصه ی مردی را روایت می کند که در روز تولدش پس از تجاوز به پرستار پدرش، خانه و زندگی  اش را ترک می کند و حالا پس از سالها که برگشته می بیند فعل آن شبش باعث اتفاقات بسیاری در زندگی شده، با آنچه کرده روبه رو می شود با  ثمره ی آن شب که پسری نوجوان ست و سراسر از او بی خبر بوده رو به رو می شود. با خانواده ای که تشکیلش داده.

 

« ما داریم از این خونه می ریم » بیش از آنکه به زخم های تروماتیک حادثه بپردازد به واکنش آدم ها به سوژه ی متجاوز می پردازد آن هم پس از سالها که از آن اتفاق گذشته. پدر خانواده در جایگاه استعاری متجاوز نشانده شده است. پدری که حتی قصد تولید مفهوم خانواده را نداشته، پدری که به محض وقوع پدری اش دست از پدری می کشد و پنهان و گم می شود. حال راه چاره ی این خانواده چیست؟ با خانواده ای که نطفه اش با پرده دری شکل گرفته چه باید کرد؟ آیا اساسا می شود خانواده اش پنداشت؟ خانواده ای بی مصدر؟ بی شروع و ابتدا.

 

 

روایت « ما داریم از این خونه می ریم » اما رای به بقای خانواده می دهد. مادر که شخصیتی مالیخولیایی و اثیری ست ثمره ی تجاوز را به فرزندی می پذیرد، بدون حضور پدر در ساختار نمادین خانواده، نام خانواده را بر دوش می کشند، ابتدا و شروع خود را پنهان می کنند و در کنار پدربزرگ نام خانواده را حفظ می کنند. اما آنچنان که کی یر کگور می گفت برای هر سوژه ای نهایتا زمانی پیش می آید که باید نقاب ها را بر کند و به اصل خویش نظر کند. پدر متجاوز و مفقود قصه بالاخره باز می گردد و با ویرانی برجای گذاشته از خویش رو به رو می شود. 

قصد این نمایش تحلیل ناخودآگاه نهاد خانواده است و تشکیل این نهاد را در عالم استعارات برابر با تجاوزی غیر مسئولانه می داند. پدری که عزمی برای تشکیل خانواده ندارد، پدری که از پدر بودن می گریزد، پدری که نام خود را بر دوش نمی کشد. و با بازگشتش پس از سالها نه تنها ساختار خانواده را قوامی نمی بخشد بلکه مایه ی فروپاشی آن خواهد شد. این نمایش را در تحلیل روان خانواده می توان هم مسیر با فیلم جشن اثر وینتربرگ می دانست. در آن فیلم هم گفتن حقیقت درباره ی ماهیت نقش پدر در خانواده سبب فروپاشی نهاد خانواده می شود.

پدر بعد از سالها باز می گردد و با حقیقت رو به رو می شود، پسرش را کشف می کند و با سوژه ی تجاوزش که حالا مادر فرزندش است گفتگو می کند. در ابتدا حقیقت در تاریکی ناخودآگاه خانه پنهان است اما هر چه پیش می رویم شخصیت ها را گریزی از رویارو شدن با حقیقت نیست و آنچه در ساختار این اثر قابل توجه است این است که پدر را دیگر راهی به ساختار خانواده نیست. 

 

 پدر پشت درهای بسته ی خانواده می ماند. هر چه سعی می کند نام پدر را برای فرزندش کسب کند، هر چه سعی می کند برای پدربزرگ دوباره فرزندی کند یا با همسرش همسری، دیگر کسی او را مستحق نام پدر نمی داند. 

در این نمایش با خانواده ای طرفیم که از طرفی پدر متجاوز را به خود راه نمی دهد و از جایگاه استعاری پدری فرو می کشدش و از طرفی از الفبای عفونی خشونت و تجاوز می گریزد. ما بر عکس آثاری که به موضوعات اینچنین می پردازند با انتقام پسر و مادر و پدربزرگ مواجه نمی شویم. آنها دست به تای تجاوز نمی زنند. عیان شدن حقیقت و رو به رو شدن پدر با چهره ی خودش غایت خواسته ی آنهاست. واکنش مادر در این نمایش نه بر اساس مصلحت های اجتماعی و دیکته های دیگری شکل می گیرد و نه بر اساس خشم تاریخی زنان از مساله ی تجاوز. مادر در این نمایش شخصیت راز آمیزی ست که از تجاوزی شنیع، خانواده ای پایدار می سازد و خانواده را بر اساس فقدان پدر باز می سازد و فرزندش را با همه ی پیچیدگی های روانی ای که دارند بزرگ می کند. و در پایان وقتی پدر می خواهد به جایگاه خالی اش برگردد او را نمی پذیرند. در این گونه ی جدید خانواده فقدان پدر است که به خانواده هویت می بخشد نه حضورش. مادر دست فرزندش را می گیرد و از آن خانه می رود. چرا که این شاکله ی جدید خانواده تاب پذیرفتن نقش پدر را ندارد. چرا که این خانواده تصمیم گرفته نام خود را به هر بهایی حفظ کند اما به حضور و عدم حضور پدری متجاوز تن ندهد.

 




مطالب مرتبط

گفت‌وگو با کارگردان حاضر در بخش صحنه‌ای چهل‌ودومین جشنواره تئاتر فجر

محمد جهانپا: جان کلام «رویای اسبی به نام شبرنگ» وطن‌پرستی و میهن‌دوستی است
گفت‌وگو با کارگردان حاضر در بخش صحنه‌ای چهل‌ودومین جشنواره تئاتر فجر

محمد جهانپا: جان کلام «رویای اسبی به نام شبرنگ» وطن‌پرستی و میهن‌دوستی است

محمد جهانپا، کارگردان نمایش «رویای اسبی به نام شبرنگ»، این اثر را برداشتی از داستان شاهنامه فردوسی بزرگ می‌داند و می‌گوید نمایش، نگاهی به زندگی کیخسرو دارد و به موضوع انتقام او از افراسیاب به خونخواهی پدرش و هزاران ایرانی کشته‌شده می‌پردازد.

|

گفت‌وگو با داور جشنواره منطقه‌ای خاوران

محمدعلی دشتگلی: جشنواره‌ها در زنده نگه‌داشتن تئاتر موثرند
گفت‌وگو با داور جشنواره منطقه‌ای خاوران

محمدعلی دشتگلی: جشنواره‌ها در زنده نگه‌داشتن تئاتر موثرند

محمدعلی دشتگلی، داور نمایش‌های صحنه‌ای جشنواره تئاتر منطقه‌ای خاوران گفت هر رویدادی با عنوان جشنواره می‌تواند در زنده نگه‌داشتن تئاتر در هر مکانی موثر باشد و خود به خود سرمایه اصلی تئاتر که تماشاگر است نیز از این رویداد بهره لازم را خواهد برد.

|

داور نمایش‌های خیابانی جشنواره منطقه‌ای تئاتر:

جشنواره می‌تواند باعث رفع نواقص و مشکلات تئاتر در آینده باشد
داور نمایش‌های خیابانی جشنواره منطقه‌ای تئاتر:

جشنواره می‌تواند باعث رفع نواقص و مشکلات تئاتر در آینده باشد

کریم جشنی، داور نمایش‌های خیابانی جشنواره تئاتر منطقه‌ای خاوران، برگزاری جشنواره را باعث دیده شدن نواقص و مشکلات این گونه نمایشی دانست که باید با برگزاری کارگاه‌های آموزشی، راه‌حلی برای این معضلات پیدا کرد.

|

جهانشیر یاراحمدی از جشنواره تئاتر منطقه‌ای خاوران می‌گوید

توجه هوشمندانه آثار خیابانی به ارزش‌های ملی، اجتماعی و خانوادگی
جهانشیر یاراحمدی از جشنواره تئاتر منطقه‌ای خاوران می‌گوید

توجه هوشمندانه آثار خیابانی به ارزش‌های ملی، اجتماعی و خانوادگی

جهانشیر یاراحمدی، داور بخش خیابانی جشنواره تئاتر منطقه‌ای خاوران، محتوای آثار ارائه شده در این رویداد را هوشمندانه و متمرکز بر ارزش‌های ملی، اجتماعی و خانوادگی دانست.

|

نگاهی به نمایش «مَچ مَدَک» اجرا شده در جشنواره تئاتر منطقه‌ای خاوران

هیاهویی شیرین برای هیچی تلخ!
نگاهی به نمایش «مَچ مَدَک» اجرا شده در جشنواره تئاتر منطقه‌ای خاوران

هیاهویی شیرین برای هیچی تلخ!

امین خرمی*: بی‌هیچ تردید و اغراقی باید گفت که سرزمین پهناور ایران در این موزاییک فرهنگی خود لبریز از قصه‌ها؛ داستان‌ها؛ متل‌ها؛ مثل‌ها و فولکلورهایی است که هر یک، عظمتی از تاریخ و تمدن این ...

|

نگاهی به نمایش «شیرهای خان‌بابا سلطنه» اجرا شده در جشنواره تئاتر منطقه‌ای خاوران

وقتی اجرای یک نمایش؛ بیش از هر چیزی خلاء آموزش را بازتاب می‌دهد
نگاهی به نمایش «شیرهای خان‌بابا سلطنه» اجرا شده در جشنواره تئاتر منطقه‌ای خاوران

وقتی اجرای یک نمایش؛ بیش از هر چیزی خلاء آموزش را بازتاب می‌دهد

امین خرمی*: قصه و داستان نمایشنامه «شیرهای خان‌بابا سلطنه»، داستانی که در بیش‌ از یک قرن گذشته به قلم افشین هاشمی روایت می‌شود؛ برای بسیاری از هنرمندان تئاتر و مخاطبان این هنر آشناست. اثری که ...

|

نگاهی به نمایش «ننه زار» اجرا شده در جشنواره تئاتر منطقه‌ای خاوران

لطفاً بیاییم سکوت کنیم و از دیدن تئاتر لذت ببریم!
نگاهی به نمایش «ننه زار» اجرا شده در جشنواره تئاتر منطقه‌ای خاوران

لطفاً بیاییم سکوت کنیم و از دیدن تئاتر لذت ببریم!

امین خرمی*: آیین «زار» میان مردمان خون‌گرم و دوست‌داشتنی جنوب کشورمان یکی از پُربسامدترین آیین‌ها در انتخاب هنرمندان آثار دراماتیک برای نگارش نمایشنامه‌هایی خوش‌نام و ...

|

نگاهی به نمایش «کیلومتر 944» اجرا شده در جشنواره تئاتر منطقه‌ای خاوران

پسِ پشت تمام تلخی‌های جنگ هیچ امیدی نیست؟
نگاهی به نمایش «کیلومتر 944» اجرا شده در جشنواره تئاتر منطقه‌ای خاوران

پسِ پشت تمام تلخی‌های جنگ هیچ امیدی نیست؟

امین خرمی*: نمایش «کیلومتر 944» نگاه خود را معطوف به نسلی می‌کند که کماکان پرسش‌گری درباره تاریخ معاصر کشورمان را در قالب نقد، نظر، گفتارها و جستارهای پدران و مادرانی سپری می‌کند که سال‌های ...

|

نگاهی به نمایش «مَچ مَدَک» اجرا شده در جشنواره تئاتر منطقه‌ای خاوران

هیاهویی شیرین برای هیچی تلخ!
نگاهی به نمایش «مَچ مَدَک» اجرا شده در جشنواره تئاتر منطقه‌ای خاوران

هیاهویی شیرین برای هیچی تلخ!

امین خرمی*: بی‌هیچ تردید و اغراقی باید گفت که سرزمین پهناور ایران در این موزاییک فرهنگی خود لبریز از قصه‌ها؛ داستان‌ها؛ متل‌ها؛ مثل‌ها و فولکلورهایی است که هر یک، عظمتی از تاریخ و تمدن این ...

|

نظرات کاربران