رضا کیانیان:
پدر تئاتر ایران نباید دولت باشد!
رضا کیانیان، بازیگر سینما و تئاتر عنوان کرد: پدر تئاتر ایران نباید دولت باشد، تئاتر ایران باید مستقل باشد و خودش برای خودش پدری کند تا بتواند در منطقه پاتوق شود. شهرام کرمی نیز گفت: ما در برخی استان ها هنوز یک سالن تئاتر نداریم و این قابل بررسی است.
رضا کیانیان، بازیگر سینما و تئاتر عنوان کرد: پدر تئاتر ایران نباید دولت باشد، تئاتر ایران باید مستقل باشد و خودش برای خودش پدری کند تا بتواند در منطقه پاتوق شود. شهرام کرمی نیز گفت: ما در برخی استان ها هنوز یک سالن تئاتر نداریم و این قابل بررسی است.
به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری فارس، نخستین نشست «آسیبشناسی جشنواره بینالمللی تئاتر فجر» شب گذشته با سه عنوان «جایگاه، ضرورت، هویت و اهداف»، «نقش تئاتر استانها» و «داوری»، در سالن مشاهیر تئاتر شهر برگزار شد.
نخستین جلسه نشست باموضوع «جایگاه، ضرورت، هویت و اهداف» و باحضور مهرداد رایانیمخصوص، شهرام کرمی، مدیر کل هنرهای نمایشی و نادر برهانیمرند، دبیر سیوهشتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، رضا کیانیان ، محمدعلی خبری و احسان زیورعالم برگزار شد.
*تئاتر دولتی گداپروری میکند
در ابتدای نشست رضا کیانیان عنوان کرد: در شرایط فعلی تئاتر ما حالتی دوگانهسوز دارد. یعنی نه دولتی کامل است و نه خصوصی کامل. هر دو است و هیچ کدام نیست. از یک سو تئاتر خصوصی در طی این چند سال رشد کرده و ما هم در آن کار کردهایم و از سوی دیگر ماجرای نظارت و تقسیم پولی که دولت انجام میدهد همچنان پابرجاست و ضمن عذرخواهی بابت به کار بردن این کلمه، گونهای از ریزهخواری و گداپروری در جریان است.
این بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون با اشاره به گرایشش به تئاتر خصوصی، گفت: به هر حال در جهان دو حالت بیشتر وجود ندارد. یا تئاتر دست مردم باشد و دولت از آن حمایت کند، مانند بیشتر جاهای دنیا یا دولتی باشد مثل شوروی سابق و کره شمالی و جاهایی که دیگر وجود خارجی ندارند. به نظر من کار اشتباه دولت این است که در همه چیز دخالت میکند و برای همین است که اگر بادی تند میآید مردم به دولت فحش میدهند و اگر نمیآید باز هم به دولت فحش میدهند! چرا!؟ چون خودش میخواهد! چون خودش در همه چیز دخالت میکند و این تصدیگری کاریکاتوری کمدی میآفریند. کاریکاتوری که ظاهرش کمدی است و باطنش تراژدی.
وی با اشاره به این شکست خوردگی تئاتر دولتی، اظهار داشت: سادهترین راه این است که ما از تعریفی که پیش از این انجام شده است، بیاموزیم. ولی ما میخواهیم کاری انجام دهیم که هیچ کس انجام نداده است. میخواهیم شکل مخصوص خودمان را درست کنیم و نمیشود! تئاتر یا باید دست دولت باشد که نمیشود و شکست خورده است یا دست مردم باشد و دولت با مالیات یا با همان پول نفت از آن حمایت کند.
کیانیان با اشاره به تجربیات شخصیاش ، گفت: من بدون این که به وزارت ارشاد یا به اداره کل هنرهای نمایشی بگویم گاهی در شهرستانها ورکشاپ برگزار میکنم. مثلا سفری از شیراز تا بندرعباس داشتم و همه شهرهای کوچکش را چرخیدم. در همین ورکشاپها میگفتم فرض کنید دولتی نیست که بخواهد پولی بدهد و از ما حمایت کند و هیچ سالن دولتیای هم وجود ندارد. آیا تئاتر کار میکنید یا نه؟ در نتیجه به این نکته میرسیدیم که هزار راه نرفته برای اجرای تئاتر وجود دارد و میتوانیم کشور را تبدیل به صحنه تئاتر کنیم بدون این که کسی مزاحممان شود.
*ضعف و کوچک شدن اداره کل هنرهای نمایشی
محمدعلی خبری کارشناس کمیسیون هنر شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز اظهار داشت: ما نمیتوانیم جشنواره را بدون مدیریت بالاتر و بدون مدیریت دولتی بررسی کنیم. آیا ما توان دیدن این تابلو را به صورت کامل داریم تا بعد از آن بتوانیم بگوییم یک قسمت از آن جشنواره است؟ و جایگاه اداره کل هنرهای نمایشی در این میان شفاف است یا مبهم؟
وی با اشاره به تبدیل شدن مرکز هنرهای نمایشی به اداره کل هنرهای نمایشی و کوچک شدن آن، ادامه داد: ما پیشتر مرکز هنرهای نمایشی داشتیم و بعدتر اداره کل هنرهای نمایشی، در حالی که باید سازمان بزرگتر میشد، نه کوچکتر. زمانی که اداره کل شدیم کوچک شدیم. ما باید به این پرسش پاسخ دهیم که آیا اداره کل هنرهای نمایشی پدر تئاتر کشور است؟ آیا نهادهای دیگری نیستند؟ همین سوالات و مبهم بودن برای خود ما هم که مسئول هستیم کاملا مشخص است. اینها باید شفاف باشد تا اگر هر قطعه را برداشتیم تصویرمان به هم بریزد. مدیران ما خیلی زود خسته می شوند و به دنبال کار خود می روند. عدم شفافسازی فرصتها را تبدیل به تهدید میکند.
*پیشنهاد جدا کردن جشنواره ملی از جشنواره بینالمللی
کیانیان در بخش دیگری از صحبت هایش گفت: آقای خبری گفتند سازمان تئاتر میخواهیم اما من میگویم این به ضرر تئاتر است. ما سازمان سینمایی داریم جایی که بودجه مستقلی از مجلس میگیرد و آن را تقسیم میکند. در دوران احمدینژاد میگفتند پولش را میدهیم و میگوییم چه بساز! ما به سازمان احتیاج نداریم به یک معاونت احتیاج داریم. من بارها با وزرای ارشاد و مدیران سازمان سینمایی صحبت کردهام و گفتهام این سازمان را منحل کنید. ما این همه کارمند میخواهیم چه کنیم؟! پدر تئاتر ایران نباید دولت باشد. تئاتر ایران باید مستقل باشد و خودش برای خودش پدری کند.
وی با اشاره به پیشنهاد زیورعالم برای تعطیلی جشنواره تئاتر فجر، ادامه داد: در این مملکت هر چیزی تعطیل شود دیگر سرپا نخواهد شد. میگویند دیدید تعطیل شد و هیچ اتفاقی هم نیفتاد! پس بگذارید تعطیل بماند. من پیشنهادی دارم. در سینما دیدیم که جشنواره ملی از جشنواره بینالمللی جدا شد و این به نفع سینما بود. در حالی که پیش از آن بینالمللیاش زیر سایه ملیاش بود و در واقع هیچ چیز نبود. از زمانی که جشنواره بینالمللی جدا شد اتفاقاتی رخ داد. اگر در مورد تئاتر هم این اتفاق بیفتد بسیار بهتر خواهد شد. الان منطقه ما به لحاظ فرهنگی بیصاحب است و ما میتوانیم صاحبش شویم. آیا صدور انقلاب جز این است؟! ما میتوانیم پاتوق سینما و تئاتر منطقه شویم.
کیانیان با اشاره به این که معتقد است نمایشهای حاضر در جشنواره باید در قالب مرور آثار بررسی شوند، گفت: اما در مورد جشنواره ملی. معیار جشنواره ملی باید شبیه مراسم اسکار باشد. تئاترهایی که اجرا شدهاند در پایان سال جمعبندی شوند و بهترینهایشان جایزه بگیرند. چه کسی این کار را انجام دهد؟ خانه تئاتر. همچنان که جشنواره فیلم باید توسط خانه سینما برگزار شود. الان برعکس است. ما به شهرستانها میرویم و از آن جا تئاتر به تهران میآوریم، تئاترهایی که معلوم نیست در آن شهرستان اجرا شدهاند یا نه اما اگر تنها تئاترهایی بتوانند به جشنواره بیایند که اجرا شدهاند موتور تئاتر در شهرستانها هم روشن میشود.
وی در پایان صحبتهایش تاکید کرد: جشنواره تئاتر فجر باید در همان ایام انقلاب برگزار شود اما بخش بینالمللیاش در زمان دیگری باشد. جشنواره ملیمان باید تبدیل به مکانی برای مرور آثار اجرا شده شود و خانه تئاتر برگزارش کند.
بخش دوم: نقش تئاتر استانها
دومین نشست «نقش تئاتر استانها» با حضور آرش دادگر، توحید معصومی و کامران شهلایی برگزار شد.
آرش دادگر در ابتدای صحبتش گفت: به نظر من، ما باید بعد از یک دوره جشنواره به این نکته بپردازیم که کمبودهایمان چه بوده است اما اکنون بعد از ۳۷ دوره میخواهیم چیزی را بررسی کنیم که بیش از حرکت به سمت درست، حاشیهسازی خواهد کرد. چه کسی منتظر ماست که تئاتر بسازیم و تئاتر تولید کنیم؟ هیچ کس! مدیران ما عملا برای کنترل بحران آمدهاند و نه برای آتیهسازی. دبیر جشنواره وقتی معرفی میشود که جشنواره عملا در حال انجام است. این چه فایدهای دارد؟ آیا برگزاری جشنواره تئاتر فجر ضرورت دارد؟ ما زیرساخت نداریم و در حال حاضر با برگزاری جشنواره صرفا کارمان را جلو میبریم.
این نویسنده و کارگردان تئاتر افزود: در سالهای دهه ۷۰ و ۸۰ هیچ کس فکر نکرد ما قرار است در تئاتر کجا بایستیم تا الان که نزدیک ۱۴۰۰ ایم. ما شروع به پاک کردن صورت مسئلهها کردیم و گفتیم باید این جشنواره را برگزار کنیم و در نتیجه فلان مسئله را حذف میکنیم و آن قدر جمعاش میکنیم تا در یک قوطی کبریت جا شود. معضل بزرگ جشنواره تئاتر فجر تئاتر استانهاست و نمیتواند توی قوطیاش کند. جشنواره باید طناب بندبازی باشد در حالی که تبدیل به اتوبان چهار بانده شده است.
*بیش از ظرفیت از تئاتر فجر انتظار داریم
توحید معصومی نیز اظهار داشت: ما با فرزند سی و هفت سالهای مواجهیم که روی دستمان مانده است، نه میدانیم دختر است، نه میدانیم پسر است و در صدر خانهمان هم نشسته است و نمیتوانیم به پرورشگاه بسپاریمش. وظیفه ماست که احترام این فرزند را که نزدیک به چهل سالهاش است نگه داریم. هر چند به نظرم بهتر بود کاری میکردیم که این فرزند راه رشدش را به شکل سالم طی کند و به آسیبشناسی هم نرسد که نشده است و علت این که هر سال دچار حاشیه است این است که بیش از ظرفیتش از آن انتظار داریم.
وی با بیان اینکه جشنواره در سادهترین شکلش محل رقابت چند گروه نمایشی و چند هنرمند است که یکی دوست دارد اول شود و یکی دوست دارد خودش را نشان دهد و در شکل فلسفیاش محل برخورد اندیشههاست، توضیح داد: ما در اداره کل هنرهای نمایشی به عنوان متولی تئاتر کشور، وظایفمان را به درستی انجام ندادهایم و تمام وظایف را بر دوش جشنواره تئاتر فجر گذاشتهایم. دبیری میآید و یک دوره به شکل رقابتی برگزار میشود و یک دوره نه.من نمیدانم چرا باید این همه از جشنواره تئاتر فجر انتظار داشته باشیم و از او بخواهیم که همه مشکلات تئاتر ایران را حل کند؟
وی با تأکید اینکه با اطلاق واژه شهرستان و تهران موافق نیست گفت: به شرطی که زیرساختهای لازم برای تقویت تئاتر استانها را هم ببینیم. فراخوان جشنواره تئاتر استانها شبیه این است که میخواهیم مسابقه دو برگزار کنیم. میگوییم ۱۰۰ نفر میتوانند شرکت کنند ولی شرطش این است که کفش طلایی داشته باشند و در بازار فقط ۱۰ کفش طلایی وجود دارد! من نمیگویم تهران و تئاتر شهرستان، میگویم تئاتر ایران.
*آسیب های کیفی فجر
کامران شهلایی کارگردان تئاتر نیز اظهار داشت: جشنواره تئاتر فجر برای حفظ کیفیت و برای برخورداری از توان پاسخگویی نسبت به آثاری که قرار است اجرا شوند، باید از ابتدا، از شروع ماجرا مثلا قبل از زمان بازبینیها حضور داشته باشد و حداقل یک نماینده در بازبینیها داشته باشد تا بتواند از سلامت ماجرا مطمئن شود. این امری شدنی است و به نظرم باید رخ دهد. به داوریهای جشنوارههای استانی میپردازم که سه سال است به خود استانها سپرده شده و در این سه سال اتفاقات بسیار ناسالمی افتاده که بسیاری از کارها را در نطفه خفه کرده است.
شهلایی ادامه داد: مسئله بعد، مسئله امور استانهای اداره کل هنرهای نمایشی است که خوب است بعد از هر جشنواره نظرسنجیای انجام دهد و آماری بگیرد و آن را مکتوب کرده و ارائه دهد. چرا در مورد تئاتر استانها فلان کس که در تهران است نظر میدهد، مگر آن استان خودش کارشناس ندارد؟!
رایانیمخصوص در توضیح آنچه دادگر، معصومی و شهلایی در حال صحبت در موردش بودند گفت: جشنواره تئاتر استانی به این دلیل شکل گرفت که عزیزان بتوانند در آن رقابتی داشته باشند و برگزیدگانشان به جشنواره تئاتر فجر بیایند. پیشتر جشنواره تئاتر منطقهای بود، پنج جشنواره منطقهای که برگزیدگانشان به جشنواره تئاتر فجر میآمدند. در سالهای اخیر جشنواره تئاتر منطقهای برگزار نمیشود و ۳۲ جشنواره تئاتر استانی برگزار میشود.
سپس دادگر با اشاره به تئاترهایی که در شهرستانهای محل تولید خود آثاری قابل قبولند و در تهران نه، گفت: سرعت ما در شهری مانند تهران چگونه است؟ سرعت در شهرستانها بسیار کندتر است و اثری که ارائه میدهیم حاصل شرایط پیرامونمان است. آن کار در آن شهرستان خوب است ولی وقتی به تهران میآید همه چیز زمین میخورد و از بین میرود. در استانها اقتصاد، مذهب، سنت و تاریخ بر تئاتر تاثیر میگذارند. یک سری شهرها صنعتی هستند و تئاتر نمیخواهند. کارگری که از صبح تا شب کار میکند، ترجیح میدهد استندآپ کمدی ببیند تا تئاتر و اتفاقا در شهرهای مذهبیمان چون بلدند چطور با هم گفتوگو کنند تئاترشان موفقتر است، مثل مشهد و قم. در نهایت منظورم این است که من پیامد پیرامونم هستم. من برای مریخیها تئاتر کار نمیکنم و باید ایدهای داشته باشم. همه افتخار ما امیررضا کوهستانی است. رضا گشتاسب شبیه علی کریمی است. میتواند دنیا را فتح کند اما میخواهد یاسوج بماند. من میگویم کیفیتت را بالاتر ببر. تو، باید این کار را بکنی و هیچ کس این کار را برایت نمیکند.
*نیازمند شورایی برای سلامت داوران هستیم
کامران شهلایی همچنین توضیح داد: من مخالف حذف جشنواره منطقهای بودم، هر چند دلایل دوستان برای حذفش ابدا بد نبود اما آزمونی کردیم و نشان داد این حذف به شور و شوق و نشاط بچهها در شهرستان ضربه میزند و نقاط مثبت آن بسیار بیشتر از نقاط منفیاش است. بحث آخرم در مورد سلامت برگزاری جشنوارههاست. ما سالیان سال است که در جشنوارهها شاهد حضور داوران سفارشپذیر و فاسد بودهایم که همه هم میشناسندشان. به نظرم شورایی یک ساله، برای انتخاب داوران جشنوارههای کشور انتخاب شود تا داوران محدود به ۲۰، ۳۰ نفر نشوند. تشکیل این شورا برای حفظ سلامت داوریها بسیار لازم است. خواهش میکنم این شورا را اگر میسر است ایجاد کنید و فراموش نکنید که اجرای عمومی به چه نیتی و با چه پشتوانهای باید در شهرستانها روی صحنه برود؟
در ادامه سعید اسدی، مدیر فعلی مجموعه تئاتر شهر و دبیر دو دوره از جشنواره بینالمللی تئاتر فجر با اشاره به این که جشنواره منطقهای در دوران دبیری او حذف شد، توضیح داد: در ادواری که من مسئولیت داشتم این طور شایع شد که اسدی جشنواره منطقهای را از بین برد در صورتی که این یک سیاست کلی بود و به واسطه ترغیب گروههای تئاتری برای حرکت به سمت اجراهای عمومی و گسترش اجراهای عمومی اتخاذ شد و قرار بر این بود که ارکان دیگری هم درست کار کنند.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: جشنواره منطقهای اگر کنار گذاشته شد قرار بود آلترناتیوهایی داشته باشد و به این دلیل بود که فرآیند و شرایط انتخاب را تغییر دهیم و از آماتوریسم فاصله بگیریم. اگر قرار باشد یک جشنواره استانی هیجانانگیز و باشکوه از راه جشنواره منطقهای بگذرد ، من صد در صد با آن مخالفم.
شهرام کرمی، مدیر کل هنرهای نمایشی نیز در صحبتهای کوتاهی گفت: نکتهای که در تحلیل تئاتر استانها باید به آن توجه کرد تفاوت تئاتر استانهای مختلف است. ما در بعضی از استانها بسیار ضعیفیم و در بعضی استانها خوبیم و نمیشود آورده یکسانی از آنها خواست. ما در بعضی شهرها هنوز یک سالن تئاتر نداریم و این در تئاتر استانها اهمیت بسیاری دارد و به آن بیتوجهای کردهایم. در تئاتر استانها هر رویدادی که رخ میدهد بعد از مدتی تبدیل به یک مسئله حیاتی میشود که نه میشود تعطیلش کرد و نه میشود تغییرش داد.
وی همچنین یادآور شد: من میدانم در شهرستانی که جریان مستمر تئاتر وجود ندارد برگزاری جشنواره اتفاقی بسیار خوب است و این فرصتی فراگیر است که در غیاب اجرای عمومی میتواند کاری از پیش ببرد. در یک سال گذشته من با مطالبه شدیدی از طرف استانها مواجه شده ام و آن هم جشنواره مناطق است. نکته این است که جشنواره مناطق با دلایلی منطقی تعطیل شد ولی ما نتوانستیم آن چیزی را که باید جایگزیش کنیم. این جشنواره محاسن بسیار زیادی داشت اما به مرور تبدیل به رویدادی شد که معایبش غلبه پیدا کرد و هنوز جایگزین درستی برایش شکل نگرفته است که خروجی جشنوارههای استانی را هم به شیوهای هدایت کند. من این مطالبه را دریافت کردهام و تصمیمی را که در این مورد گرفتهایم اعلام خواهم کرد.