در حال بارگذاری ...
گفتگو با علی جعفری، عضو کانون ملی منتقدان تئاتر کشور؛

وقتی تئاتر، گفت‌وگو ندارد

در حاشیه برگزاری بیست و هفتمین جشنواره تئاتر استانی به سراغ علی جعفری یکی از منتقدان این رویداد رفتم و در مورد جشنواره و حواشی آن با وی گفت­وگویی کوتاه داشتم.

در حاشیه برگزاری بیست و هفتمین جشنواره تئاتر استانی به سراغ علی جعفری یکی از منتقدان این رویداد رفتم و در مورد جشنواره و حواشی آن با وی گفت­وگویی کوتاه داشتم.

جشنواره بیست و هفتم را چطور دیدید؟
انتظارات از تئاتر استان هر سال بالاتر می‌رود و قطعا جشنواره امسال هم جشنواره‌ای بود با کیفیت‌های قابل قبول، ولی به هر حال مثل هر جشنواره‌ای که در هر جایی برگزار می‌شود می‌تواند کارهای قوی، متوسط و بعضا ضعیف هم داشته باشد. جشنواره در این استان هم تابع این قضیه است. بحث دوم شیوه‌ برگزاری جشنواره است. می‌دانم جواد اشکذری به عنوان رییس انجمن نمایش استان برای برگزاری این جشنواره زحمت زیادی کشیده است ولی یکسری عوامل همیشه هستند که بر کیفیت کار اثر می‌گذارند. مثل اینکه ما مجبوریم ساعت ۱۰ صبح اجرا داشته باشیم، طبیعتا نمی‌شود از آن کار انتظار چندانی داشت. از کسانی هم که نشسته‌اند و کار را می‌بینند نمی‌توان انتظار بالا و دقیقی برای دیدن اثر داشت.
زمان اجرای تئاتر بعد از ظهر است و در تمام دنیا قاعده همین است و اگر قرار است در صبح کاری به نمایش در آید، باید مخاطرات آن را نیز بپذیریم یا اگر جشنواره‌ای با این تعداد کار برگزار می‌شود و قرار باشد ظرف مدت سه روز همه چیز تمام شود برای عوامل برگزار کننده، داوران، تماشاچیان و تیم‌های شرکت کننده سخت می‌شود. تماشاچیان پیوسته از این سالن به سالن دیگر می‌روند و اجراهایی که با تاخیرهای وحشتناک اجرا می‌شود. به فرض مثال فقط کافی است برای اجرای اول یک اتفاق کوچک بیوفتد و کمی تاخیر داشته باشد. این تاخیر در نمایش آخر حتی به ساعت‌ها می­رسد. به نظر می‌رسید اگر جشنواره با زمان بیشتر و طمانینه بیشتری برگزار می‌شد کیفیت آن هم به مراتب بالاتر می‌رفت؛ هرچند که می‌دانم جواد اشکذری به عنوان دبیر جشنواره تمام تلاش خود را در این زمینه انجام داده است. چون به هر حال محدودیت‌هایی هم هست که مانع برگزاری ایده‌آل جشنواره می‌شود.

به نظر شما اگر تعداد کارها کمتر می‌شد یا وسواس بیشتری برای انتخاب آثار توسط بازبینان انجام می‌شد، کیفیت جشنواره بالاتر نمی‌رفت؟ یا همین تعداد روزها با زمان اجراهای بیشتر تاثیر بهتری روی جشنواره نمی‌گذاشت؟
به هر حال جشنواره حالت مسابقه دارد و لطف یک مسابقه به این است که تعداد کارها طوری باشد تا به قول معروف تنور آن رقابت داغ شود. مثلا مسابقه‌ای با پانزده شرکت کننده در سطح متوسط حساسیت و رقابت بیشتری نسبت به مسابقه‌ای با ۵ شرکت کننده ایجاد می‌کند. چون به هر حال نفس مسابقه این است که هرچه شرکت کننده بیشتر باشد جذاب‌تر و در نتیجه امکان مقایسه هم بیشتر می‌شود. ضمن اینکه من در جشنواره امسال واقعا شاهد کار ضعیفی که از خود بپرسیم این کار چرا و چطور به جشنواره راه پیدا کرده‌ است، نبودم. در حالی که در استان‌های دیگر شاهد چنین آثاری بودم. دیگر اینکه باید سطح کارهایی که بازبینی شده را نیز بدانیم تا بتوانیم در مورد این سوال قضاوتی درست داشته باشیم.

شما به عنوان یک منتقد و عضو کانون ملی منتقدان ایران اگر بخواهید نقد کلی به تمام آثار داشته باشید، آن نقد چیست؟
اول اینکه نمایش‌هایی که در همین جشنواره اجرا شد یعنی بالای ۹۰ درصد آثار به جز یکی دو مورد نمایش‌های به شدت سیاه و تلخ و توام با نا امیدی بودند. من کاملا معتقدم که تئاتر آینه‌ای از شرایط جامعه است و با سیاه نمایی هم موافق نیستم چون در سیاه نمایی شما چیزی را به صورت دروغ جلوه می‌دهید. اما واقعا وقتی در طیف جوان نا امیدی وجود دارد و این نا امیدی نشات گرفته از خیلی مسائل روز جامعه ماست، به طور طبیعی این مساله خود را در نمایش‌ها نشان می‌دهد.این نشان دادن مشکلات و معضلات است. به هر حال باز هم یکی از مسئولیت‌های یک هنرمند نشان دادن همین مشکلات و مسائل است و با اینقدر فضای سیاه و تلخ و ناامید شکل دادن روی صحنه کامل نمی‌شود. می‌شود جور دیگری هم نشان داد. گاهی وقت‌ها می‌شود آن را کمی آغشته به عسل هم کرد. در بین نمایش‌ها کمدی به شکل مطلق که اصلا نداشتیم ولی خب نمایش‌هایی بود که لحظاتی برای خندیدن داشت اما آن‌ها هم با قصه‌ای تلخ همراه بودند.
موضوع دومی که در نمایش‌های امسال به شدت شاهد آن بودیم تک گویی و مونولوگ بود و این نشانه بارز این موضوع است که هنرمند امکان گفت­وگو را پیدا نمی‌کند. دیالوگ وجود ندارد و به خاطر همین، هنرمند حرف‌هایی که می‌زند را در قالب تک گویی و مونولوگ به مخاطب منتقل می‌کند و این نشانه خطرناکی برای جامعه است. جامعه‌ای که در آن دیالوگ از دست می‌رود و انسان‌ها نمی‌توانند به درستی با هم ارتباط برقرار کنند. چون به هرحال می‌گوییم تئاتر آینه‌ای از جامعه ماست. چرا شخصیت­ها در نمایش‌ها در یک فضای مجرد قرار گرفته‌اند و با خودشان صحبت می‌کنند. در حالی که نفس جامعه وقتی به صورت گفت­وگو باشد کاملا شکل دیالوگ پیدا می‌کند و این دو نکته‌ای بود که در تئاتر امسال استان خراسان به شدت به چشم می‌آمد.

پیشنهادی دارید؟
به هنرمند که اصولا نمی‌شود پیشنهادی داد، چون در کارِ هنری هنرمند خدشه وارد می‌شود. اما پیشنهاد را باید به مدیران هنری استان داد. اگر داریم از یک جامعه آرام صحبت می‌کنیم که گفت­وگو در آن جریان دارد و  در جامعه‌ای آرام و به دور از خشونت زندگی می‌کنیم یکی از راه‌هایی که می‌شود این فرهنگ را در جامعه تسری داد هنر است و تئاتر یک نمونه کاملا اثبات شده در طول تاریخ است. کمی کمتر در مواقع مقتضی شعار بدهیم و به معنی واقعی حمایت کنیم. کسانی که کار هنری انجام می‌دهند می‌دانند که چکار می‌کنند.
دوم اینکه هرچقدر که بارها و بارها گفته شده و همه به آن تأکید دارند ولی عملا کسی به این‌ها اعتقادی ندارد. در حوزه هنری هر کاری هم انجام شود و هزینه کنیم در این بخش سرمایه گذاری کردیم و در بخش‌های دیگر برداشت می‌کنیم. به هر حال این نیرویی که وجود دارد، کار می‌کند و دوست دارد روی صحنه تلاش می‌کند، دلش می‌خواهد دیده شود. حداقل سد راهش نشویم و بگذاریم حرفش را بزند. وقتی حرفی در یک فضای کنترل شده بیان می‌شود بیرون از این قالب به صورت‌های دیگر در نمی‌آید و زده نمی‌شود. به این شکل شما کمک کرده‌ای تا حرف در یک فضای بهتر با مخاطب خاص گفته شود. انرژی تخلیه می‌شود. در کنار هزینه‌های زیادی که مدیران در بخش‌های مختلف هزینه می‌کنند و حتما لازم است این کار را انجام دهند در طول سال هم از تئاتر حمایت کنند. نکته آخر اینکه مطابق آیین‌نامه جشنواره استانی نمایش‌هایی در جشنواره باید شرکت کنند که حتما اجرای عمومی رفته باشند. به هرحال جشنواره نقطه نهایی کار نیست. مهم اجرای عموم است و باید به آن اهمیت داده شود. نه تنها در این جشنواره بلکه در تمام جشنواره‌ها در تمام کشور این آیین‌نامه به شکل‌های مختلف دور زده می‌شود، یعنی یا تعهد اجرای عموم گرفته می‌شود یا سه چهار شب اجرا می‌روند تا بگویند که اجرا رفته‌اند و این کار خوبی نیست. فضایی باید فراهم شود تا این مشکل حتما رفع شود.




نظرات کاربران